maandag 11 februari 2008

سبق ژنرال دوستم سرمشق به دیگران!

سبق ژنرال دوستم سرمشق به دیگران!

نوشته: چراغ علی روشندل

دشت برچی- کابل

اخبار روز یکشنبه 14 دلو حاکی از آن است که پولیس به مدت ده ساعت خانه ژنرال دوستم مشاور ارشد نظامی حامد کرزی را محاصره کرد. در خبر آمده که ژنرال دوستم با شماری از افرادش، شب هنگام بخانه اکبر بای رئیس شورای ترک تباران افغانستان رفت و او را پس از ضرب و شتم بخانه برد واکبر بای با مداخله پولیس رها شد. و بدلیل اینکه مورد ضرب وشتم قرارگرفته بود به بیمارستان منتقل شد.

حال میرسیم به پرسشی که خبرسازان محوری ماجرای یادشده کیها اند؟

نخست گفته شود که در سیر تحولات بیشتر از دونیم دهه ژنرال دوستم بحیث چهره معروف و مطرح در عرصه سیاسی و نظامی کشور بوده که همه از آن آگاهی دارند. اگر چه در باره ایشان دیدگاه های گوناگون از مواضع مختلف ، ابراز گردیده . اما ژنرال دوستم در شرایط نهایت حساس و دشوار در کنار مردم و همسنگ و همسنگر مردم خود بوده و بحیث شخص قابل باور و اعتماد تبدیل گردیده. وی با داشتن توانائی لازم دها هزار نفر را تحت قیاد ت خویش درآورده بود و سالیان قبل در نقاط مختلف کشور، بخاطر دفاع از استقلال ملی ، تمامیت الارضی بر پیکر بنیادگرائی و تروریسم و مزدوران درگاه استعماری ضربات شدید و کوبنده وارد نموده بنآ با خشم و کین شدید بنیادگرائی ، استعمار و شووینسم مزدور روبروست و چند بار از همین آستین خونچکان علیه او سوقصد و عملیه انتحاری صورت گرفته که خوشبختانه از آن جان بسلامت برده . چون موانع عمده سر راه شووینسم استعماری شخصیت های با نفوذ قومی بوده که به هیچ صورت تحمل آنها را نمیکنند. دیده شده که به نحوی از انحا در صدد نابودی و اضمحلال آنها برآمده اند. وقتیکه سوقصد علیه ژنرال دوستم ناکام شد، حکام قبیلوی به ترفند دیگری دست یازیدند و جهت متلاشی ساختن اتحاد ترک تباران آقای اکبربای را از کدام قالین فروشی های جاده میوند و یا از مسافرخانه ( حق مرداد بای) از شهرآرای کابل تدارک دیدند و او را خریداری و در فربهی او پرداختند، تا برای مصاف در برابر دوستم قرار داده شود.

مگر مگس بیچاره توان پرواز عنقا را ندارد.

اما آقای نورسته و نوخاسته بنام اکبر بای که به عنوان رئیس شورای ترک تباران قلمداد شده کیست؟

این شخص نامعروف و نا شناخته فقط از مجاری شووینسم قبیله ئی تغذیه میشود و برا ی متلاشی ساختن اتحاد ترک تباران استخدام گردیده و چندین بار به هنگامه جوئی جهت بی ثباتی اوضاع در شمال کشور متوصل به مانورهای مختلف شده که در عقب پرده سناریوی اصلی را اففان ملیتی ها گرداننده گی میکنند.

واکنش اخیر سرویسهای خبری افغان ملتی دال به اثبات روابط چاکرمنشانه اکبربای بوده میتواند. بخصوص در سایت افغان –جرمن آنلاین و د تولو افغانان و غیره ، تعصب و بغض فراوان علیه جنرال دوستم به دفاع از اکبربای دیده میشود و با جنون مزاجی و عصبیت و قهر به آقای کرزی و به شورای امنیت ملل متحد برای حالت اضطرار و برپائی حکومت نظامی و خلع سلاح شمال، انحلال شورای ملی ( لارشونه ) صادر کرده از چند مقاله آتشین آن دسته به چند سطر یکی از مقالات شان جهت آگاهی ، اکتفا میکنیم. این مقاله زیر عنوان ( افغانستان خداناخواسته بطرف تجزیه میرود). . . تهاجم مسلحانه ژنرال عبدالرشید دوستم ( گلم جم) به منزل اکبر بای که به شب مورخ 3 فبروری رخداد حادثه ساده و بی اهمیت نیست . . . جلسه فوق العاده شورای امنیت ملل متحد، اعلان حالت اضطرار ، انحلال شورای ملی و ایجاد دولت مطلق نظامی با استحکامات قوی نظامی افغانی و بین المللی در سراسر افغانستان مخصوصا سرحدات امنیت برقرار نماید. . . در اخیر مقاله گفته شده که دکتاتوری مترقی را بهتر نسبت به دموکراسی قلابی میدانم. هذا القیاس از همین چرندیات دیگر در متن آورده اند.

ببنید که چگونه بیدادگری و تمامیت خواهی شووینسم دوره عبدالرحمان خانی ، نادر، خلقی گری، گلبدینی و طالبی که بار بار وطن مارا به تباهی کشانیده از فکر مریض شان بقلم تراویده اگرچه فاشست های قرن بیست وطن ما از مرکب جهل خود مدتها قبل افتاده اند، اما " زورگوئی" و " افسانه سرائی" آنها منحیث میراث پدری شان در قرن 21 به افغان ملیتی ها که در بستر یک شفاخانه روانی خوابیده اند رسیده است.( آن قدح بشکست آن ساقی نماند)

بگذار از اندیشه تاریک و دلتنگ افغانیزم نوین هر چه می براید براید! ما را از آن باکی نیست.

اما انچه که قابل اهمیت است اینکه بار دیگر و به تکرار تاریخ پرمرارت و اسفبار خویش را مورد باز بینی قرار بدهیم و از " دیروز" تا "امروز" اجمالا نظر اندازیم تتبع در روند تاریخ شوویسم استعماری اصحاب قبیله در کشور موارد همگون زیادی را مینمایاند که در سلسله سیر همچو موارد بخوبی در می یابیم که شووینسم افغانی و حکام قبیلوی از انسانهای نارسیده و ناپخته ، پول دوست، خائن به قوم ، گرسنه مقام و چوکی یک یا چند نفر چاکری را برگزیده اند و آنرا طتمع و پرورانیده است. و سپس او را علیه آن قوم بیچاره مظلومش قرار داده اند. از همچو " اکبربای ها" در بین تاجک ها ، هزاره ها و ازبکها و غیره ترک تباران و اقوام دیگر کم نبوده که مثالهای زیادی از آنها داریم. همچنان بیشترین صدمه ، مصائب و دربدری های از همین مجاری " شیطنت و فتنه" علیه اقوام وارد شده است. لذا برای بیرون رفت از این بازی افتضاح آمیز و شرم اور قبیله گرایان پیشنهاد میداریم :

· چاکران قبیلوی را که در بین مردم ما نفوذ داده شده هرچه زودتر تشخیص و شناسای نمائید. زیرا اینها درحکم " دسته چوبین تبر است" که تار و پود درخت را قطع میکند و همان موارد به مثابت سرنخ بوده در دست مستبدین قبیله !

· چاکران قبیلوی نظیر " اکبربای ها" را نخست توصیه ، بعدا افشا و خلع صلاحیت قومی و در نهایت مانند ژنرال دوستم به آنها سبق داده شود تا کسی دیگری تن به چنین ذلت ندهد.

· وقتیکه حقوق شهروندی ، اصول شایسته سالاری و بالاخره انسانیت در زیر چتر و تفکر تاریک و عصبیت پوسیده قبیله گرائی و افغانیزم نوین قرار گیرد، خواهی نخواهی به طرف تجزیه باید رفت و تجزیه و تقسیم یگانه راه باقی مانده الترناتیف و بدیل دیگری سراغ نمیگردد. از ان نباید هراسید زیرا جدائی بسود اقوام غیر افغان بوده لا اقل از فتنه تروریسم و طالبانسم و صدها نکبت و بدنامی دیگر جنوب در امان خواهیم ماند. و نیر با تشکیل دولت جداگانه و پر افتخار خراسان خود را به اصل خویش وصل، و لکه های بدنامی دونیم قرنه را از خود بزدائیم.

· قبایل افغان بنابر واکنش سیاست های نفاق افغان ملتی ها ، اصحاب و یاران گلبدینی و طالبی و غیره د رحال منزوی شدن و تنافر قرار دارد و از جانب دیگر تحمل خودکامه گی ها و انحصار قدرت تک قومی، آنهم در قرن 21 بسر رسیده دیگر در این قلمرو کسی " گوسفند" باقی نمانده لذا جهت سلامتی و حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور الترناتیفی دیگر قابل قبول ایجاد اداره فدرالی بوده و بس.

· اقوام بومی این خطه باستانی ، شجاعانه اختلافات خورد وریز و شکر رنجی های گذشته خود را کنار بگذارند و با یکدلی ، صمیمیت و برادری بر محور کلان دفاعی جهت مقابله با شووینسم افغان ملتی که همه را یکسان نشانه گرفته آماده شوید.

· همبستگی و اتحاد برادرانه بومیان اصیل این سرزمین اعم از تاجکها ، هزاره ها، ترک تباران و غیر اقوام زیر ستم که در محاق فتنه و توطئه قبیله گرایان قرار دارند شرط حتمی دانسته میشود.

بعضی قلم بدستان در عزلت و غربت ، دوری وطن از سر دلسوزی از لابلای کتابها و دفاتر به پخش تیوری ( وحدت ملی ) و ( ملت) و غیره عناوین برامده توصیه و ارشاد تیوریتتیکی را در خور مردم میدهند که گفته شود هر نوع رنگ و لعاب دادن و بزرگی کردن تیوریک بناهای بی بنیاد بنام مقوله ( ملت) و غیره با حقایق جاری و تلخ داخل جامعه ما همنسخی نداشته وضعیت بنحو دیگر انکشاف کرده که مسئولیت و عواقب تلخ آنرا قبیله گرایان مزدور و نفاق افگن به عهده دارند.

آقایون افغان ملتی و اصحاب و یارانشان بدانند که شما تحت لوای قدرت خارجی بقدرت تکیه زده اید! غریدن زیاد ، زیبنده احوال تان نیست بلکه علامه ضعف شماست. بمصداق اینکه

شما در بادیه سرگشته در چه هوا یید.

بزرگان گفته اند " اندک اندک خیلی شود وقطره قطره سیلی گردد یعنی آنانی که فعلا دست قوت ندارند، سنگ خرده نگهدارند تا بوقت فرصت دمار از دماغ ظالم برآید".

پایان

Geen opmerkingen:

 
  • بازگشت به صفحه اصلی