29 / 2 / 2008میلادی
نقش شخصیت درتاریخ
شخصیت یک مقولۀ روانشناسی فلسفی است که به مجموعۀ اخلاق ، عا دات ، مهارت های مسلکی ، روابط ومنا سبات اجتماعی گوناگون با اطرافیان ومحیط وما حول شخص ویا اشخاص اطلاق میگرد د بنا به همین دلایل است که برای شنا خت شخصیت انسانها ونحوۀ برقراری روابط او با محیط وجوامع بشری ومردم خودی وغیرخودی (هم تباروهمزبان وغیرآن)تحت بررسی روان شناسانه قرارداده شده ، عا د ات آن مطالعه میگردد ومهارت های مسلکی آن که ریشه درکجا دارد ،ازطریق تحصیل وآموزش های سیستما تیک وستندرد نهاد های تحصیلی به مهارت ها دست یافته است ویا درپراکتیک درنتیجۀ عملکردهای پیهم ومکرربحیث محصول تجربیات درپروسۀ حیا ت خود ، این مهارت های مسلکی را کسب نموده است ، ازلحاظ تحلیل های علمی وفلسفی (ماتریالیزم د یا لکتیک)درک ودرایتی که درامورمسلکی( چه نظامی وچه غیرنظامی)ازطریق آموزش استادان طبق پروگرام های درسی نهاد های تحصیلی وآموزشی درنهاد انسان شکل میگیرد تازمانی که با عمل توام نگردد درچهارچوب تیوری باقی میماند که نمیتوان آن را مهارت مسلکی گفت زیرا هنوزایقان کلی وصد درصد وجود ندارد که این آموزه های تیوریک عملاً درپراکتیک قابل انطباق اند ویاخیر؟ ازهمین روهرتیوری (به تیوری انطباقی وغیرانطباقی) منقسم میگردد که درتیوری انطباقی تمام نکات وجزئیات رسیدن به اهداف مطا لعه میگردد مثلا وقتی گفته میشود پیاده شدن سیستم فدرالیزم درافغانستان به تامین عدا لت ودموکراسی مفید است این یک مقولۀ عام تیوری سیاسی فلسفی است که جزئیات پیاده شدن سیستم فدرالیزم درافغانستان درچوکات تیوری انطباقی مطالعه میگردد که حالت روانی مردم درقبول این سیستم چگونه است ؟ با کدام شیوه های بیان وتبلیغات میتوان افکارعمومی را برای پذیرش سیستم فدرال آماده ساخت ، صف بندی های سیاسی که برای عدم قبول سیستم فدرالیزم اگرتبارز بکنند با کدام شیوه وکدام الفاظ روشن کنندۀ اذهان تاریک دراین مورد میتوان این صف بندی مخالف سیستم فدرالیزم را شکست داد وبا متوصل شدن به کدام راه برد ها ورهنمودهای موجود ازعصارۀ تجارب کشورها ئی که دارای همگون با شرایط فعلی افغانستان بوده اند به آسانی ازشیوه سنتی دولتمداری به سیستم فدرالی گذارنموده به شاهراه ترقی گام نهاده اند وازاین قبیل جزئیات) زیرمطالعه وانالیزقرار داده میشود ودرصورت امکانات آسان فایق آمدن به این هدف (گذاربه سیستم فدرالیزم ) گام های عملی برداشته میشود ودرغیر این صورت کاروپیکارمقدماتی برای امکان آفرینی دراین راه ادامه می یابد اما تیوری غیرانطباقی درحیطۀ آرزومندی ها وآرمان گرایانه افاده شده جنبه های تطبیقی پیدا نمیکند ازهمین سبب ابرازاینگونه مطالب جنبه دیما گوژیک وعوام فریبی دارد که بیشترحکومت های استبدادی دارای قدرت متمرکز(تک قومی ، تک حزبی ، خا ندانی سلطنتی ، حکومت مذهبی غیرسیکولار) دربارۀ وحدت ملی ، انکشاف وعمران متوازن درکشور، توسعۀ معارف یکسان درهمه ولایات که هیچ کدام آن جنبه های تطبیقی بخود نمیگیرد همیشه تکرار میگردد ومردم را امیدوارنگهمیدارد وگناه نرسیدن به این آرمان را درصورت بالاشدن استغا ثۀ مردم به ارادۀ آفریدگارعالم حواله نموده میگویند ما کوشش بنده گی خودرا کردیم تا آنچه به ملت وعده سپرده بودیم عملی بسازیم اما اینکه به هدف نرسیدیم تقدیرهمین بوده است وما خدمتگاران شما درارگان های دولتی مقصر نیستیم ... بناءً مهارت های مسلکی را چه نظامی باشد وچه غیر نظامی ، میتوان نتایج مثبت عمل های پیهم و عاری شده ازاشتباها ت تعریف نمود که این مهارت مسلکی چه درمعارک با کاربرد تا کتیک های معین برای غلبه بردشمن بکار گرفته شده باشد وچه در عرصۀ سیاسی وتبلیغاتی برای فایق آمدن بطرف مقابل ازآن استفاده گردد . مهارت های مسلکی اگردرپروسۀ عمل وپراکتیک ودرنتیجۀ اقدامات عمل پیهم درنهاد شخص متراکم گردیده باشد مؤثرتر ازمهارت هائی است که ازطریق تحصیل وآموزش ، اشکال این مهارت مسلکی درمخیلۀ شخص درقالب تیوری تصویر میگردد. مهارت های مسلکی ازهرنوعی که باشد همیشه باشرایط محیطی ومناسبات اجتماعی و اقتصادی موجود دریک جامعه قابل انطباق باید باشد که درغیرآن منتج به نتایج مطلوب نمیگردد مثلاً یک دریوردرجادۀ همواراسفا لت در(درایف )موترهای تیز رفتارفوق العاده مهارت مسلکی دارد ودرمسابقا ت موتردوانی درجا ده های همواراسفا لت جندین بار(کف قهرمانی) رابد ست آورده است اما وقتی همین شخص با موترتیز رفتارش درجاده های اسفالت کوهستانی وجادۀ پرازپیچ وخم مواجه گردد ازرقیبش که درچنین جادۀ دشوارگذارمهارت دارد عقب خواهد افتادوبخصوص که این قهرمان درجادۀ نا اسفالت ونا هموارسنگ فرش ویا خاک آلود مواجه گردد هوش ازسرش خواهد پرید وخودرا گم خواهد ساخت . اگرانسانها درراه خد مت به جامعه ورفاه اجتماعی تلاش نماید شخصیت ونقشی که درجامعه ایفا مینمایند مثبت تلقی گردیده ازطرف توده های میلیونی که ازهمچو اعمال مثبت اینگونه شخصیت ها ودرمحلات مسکونی شان مستقیم وغیر مستقیم مستفید میگردند با این تیپ شخصیت ها یک جان ویک تن میشوند هرگونه حرکت ظالمانه علیه اورا برضد خود وجامعۀ مستفید ازاعمال این شخصیت ، تلقی کرده واکنش های دسته جمعی نشان میدهند تا به فاعلان حقیقی ودشمنان ومخالفان این شخصیت ها پیام برسانند وبفهما نند که هرگونه اقدام ناسنجیده برضد چنین شخصیت مثبت وخدمتگارعامه ، برضد توده های میلیونی جامعه که ازوی حمایت مینمایند تلقی خواهد گردید . تاریخ نشان میدهد چه بساکه حکمرانها بعضاً با ارج قایل نشدن به اینگونه شخصیت ها برخورد ناسالم نموده برای اینکه آنهارا ازصحنۀ سیاسی حذ ف نمایند وبرای همیشه ازمزاحمت ومخالفت ایشان خود رابیغم بسازند قربان اعمال اشتباه آمیز خود گردیده اند که بهترین نمونۀ اینگونه اشتباهات درافغانستان ، حرکات نا سالم رژیم داود خان علیه رهبران حزب دموکراتیک افغانستان درپنجم ثور1357خورشیدی بود که پس ازدستگیری وزندانی ساختن آنها ، حزبی های نظامی وغیر نظامی توسط حمایت هواداران شان بعنوان دفاع ازرهبران حزب به قوماندۀ حفیظ الله امین ارگ به محاصره کشید ه شد که سرانجام رژیم داودخان توان دفاع ازخود را ازدست داده به زانو درآمد ورژیمش سرنگون گردید وداکترنجیب نیز با تمام درایت سیاسی اش که درحا لت خاص قرا گرفته بودبا موضعگیری علیه بهترین همکاران سیاسی وحزبی خود اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب گردیده نه تنها ازرژیم کنارزده شد بلکه اوبه سرنوشت شومی مواجه گردید اگرسنجیده عمل میکرد ممکن بود به این فاجعه مواجه نمیگشت . جنرال دوستم که درجملۀ همرزمانش درجنگ های افغانستان نسبت داشتن مهارت های مسلکی درامورنظامی وکاربرد تاکتیک های خاص تهاجمی وگا هی با تداوم جنگ های فرسایشی درزمین گیر ساختن دشمن از سایرین پیبشتازبود بحیث فرمانده ارشد نظامی تبارزکرد که او تمام مهارت های مسلکی نظامی را درجریان کاروپیکارفراگرفته است با شرایط جنگ ، اراضی کشور، شیوه وشگرد های جنگ دشمنان آسایش وامنیت افغانستان کا ملاً آشنا میباشد که جنرال دوستم درهیچ جنگ رویاروی با دشمنا ن مسلح خود با استفاده ازتا کتیک های (ترصد ، تعرض ، عقب نشینی) به شکست مواجه نگردیده بلکه همیشه بر دشمن غلبه کرده است ونیروهای تحت فرمانش دردام اسارت دشمنان نه افتاده است اما بعضی اوقات عده یی ازسربازان شامل تشکیلات نظامی جنرال دوستم که لزوماً تحت قوماندۀ دیگران به میدان جنگ رفته اند نسبت اشتبا هات قوماندان شان اسیرنیزشده اند . میگویند زمانی که دریکی ازمناطق نزدیک شهر، افراد مسلح دشمن دریک بلندی مشرف به جادۀ موتررو،سنگرگرفته بالای هرموترو حتی افرادی که سواربربایسکل میخواستند به شهربروند با سلاح های ثقیل وخفیف بالای آنها فیرمینمود ند وامنیت را مختل کرده بودند وطیاره نیزبا احتیاط اینکه مبادا توسط دشمن سقوط داده شود پروازنمیتوانست این موضوع وقتی به جنرال دوستم راپورداده شده هدایت خواسته شد ، او چند نفرازدیسانتورهای خودرا احضارنمود به انها کفت : ازرا کت های سرشانه یی چطور میتوانید کلاشینکوف بسازید ؟ همه متحرشده وبسوی یکدیگر نگریستند جنرال دوستم گفت 28راکت چی آماده شود وبا لای آنها از(1 تا 28)نمره گذاری شود یک گروپ ده نفری بابم دستی ، تفنگچه ،کلاشینکوف وراکت سر شانه یی آماده شده به دوگروپ پنج نفری تقسیم شود پس ازآماده گی لازم وقتی نفرنمره اول راکت را بالای سنگردشمن فیرکرد دشمنان سنگرنشین درغم سطر واخفای خود میشوند که درین فرصت چند قدم پیش رفته شود فاصله بین هرفیر30ثانیه درنظر گرفته شود شما راکت چی ها ازنفر اول تا بیست وهشتم یک یک راکت فیر کنید14دقیقه وقت کمائی میکنید تا بسوی سنگردشمن بدوید که دشمن دراثر فیرهای متواترشما(درهر30ثانیه یک راکت) ازسنگر خود ، سربالا کرده نمیتواند وهمین عمل را تکرا رکنید وپیش بروید تا به نزدیک سنگردشمن برسید بعد ازان نیزفیربالای دشمن را ادامه بدهید تا دشمن سربالا کرده نتواند وشاید دشمن منتظرتمام شدن مرمی راکت های شما بما ند وبسوی شما فیرکرده نتواند ، دوگروپ پنج نفری گروپ باسقین یا تهاجمی ازرا ه مناسب دیگرمطابق به تا کتیک هائی که قبلاً آموخته اند به محل استقراروسنگردشمن خودرا نزدیک بکند چون 28راکت چی با فیر های مسلسل خود نمیگذارد که سنگرگرفته ها سربالا کند ومجال خروج ازسنگروفرار را نیز نمیداشته باشند این دو گروپ باسقین انشاء الله آنهارا زنده دستگیرمیکند میگویند طبق پیش بینی جنرال دوستم فعالیت محاربوی به پیش رفت وگروپ باسقین سنگرگرفتگان دشمن را زنده دستگیر نموده خلع سلا ح کردند و به امر قوماندان خود آنهارا سلی کاری کرده رها ساختند ، دران وقت ها اسیران جنگی را خلع سلاح کرده آزاد مینمودند وبسیاری وقت به حبس وزندان نمیکشید ند ، شاید این جریان با گذشت زمان به یاد جنرال دوستم نما نده باشد اما قصه های رزمی وتا کتیک های جنگی اوازیا د سربازان وجان بازا ن وفا دار به جنرال دوستم فرا موش نمیشود . جنرال دوستم ازتاریخ روی کارآمدنش درسال 1980 درمیدان کاروپیکارسیا سی ونظامی درافغانستان، همیشه درفکرانجام خدمت به هموطنان خود بوده ومفکورۀ تبعیض وبرتری خواهی قومی را به خود راه نداده است که بیانیه ها ومصاحبه های او با رسا نه های خبری شاهد این سخن است ، علاوتاً حضورگستردۀ افسران نظامی ومامورین عالیرتبۀ ملکی درادارات تحت فرمان اوازهرقوم وتباربخصوص پشتون تباران برای همۀ مردم افغانستان اظهرمن الشمس است که بجزدشمنان او ومغرضان احمق هیچ کسی نمیتواند ازان انکارنماید . جنرال دوستم برای خاتمه دادن به حکمرانی طالبان به همکاری مشاوران شبکه های موظف امریکا درشمال واشغال شهرمزار شریف که پایگاه قوی طالبان پنداشته میشد ازخود گذری های جان بازانه انجام داده است رئیس جمهورکرزی که به پاس این خدمات ومخصوصاً به پاس فعالیت های نظامی وسیاسی کسترده اش به نفع رژیم موجوده اورا بصفت رئیس ارکان قوماندانی اعلای قوای مسلح انتصاب نمود که حیثیت معاون نظامی ریاست جمهوری را داشت ومردم شمال افغانستان ازاین عمل رئیس جمهوراستقبال نیک کرده بود ند ، رئیس جمهورمیتوانست تمام صلا حیت های این پست را به جنرال دوستم واگذارمیکرد واو میتوانست نظربه مهارت های مسلکی که د رمهارکردن فعالیت دشمنان امنیت وثبات کشورداشت میتوانست کارهای موثرانجام دهد ، اومیتوانست بحیث معاون نظامی ریاست جمهوری هفته یی یکبارجلسات نظامی امنیتی را با موظفین وزارت های دفاع ، داخله وامنیت ملی دایرنموده روی موضوعات مربوط به امور نظامی ومهارکردن مخالفین مسلح تبادل نظرنموده ازمجموع این تفا همات وگزارشات یک راپور توحیدی به رئیس جمهور کرزی اریه نموده با اخذ هدایت او رهنمود ها وهدایات لازم را به موظفین ارکانهای قوای مسلح ارایه وبه عملی شدن آن تا کید نماید که تکراراین عمل توام با ابتکارات لازم دیگرقدم به قدم باعث تضعیف مخالفین مسلح گردیده موفقیت های گسترده نصیب دولت میگردید اما با تآسف زیاد که هواداران طالبان درلباس دوست با رئیس جمهورکرزی دشمنی نمود ند ودوستان نزدیک اورا که جنرال دوستم وسایر شخصیت های شامل درائتلاف شمال که فعلاً درجبهۀ ملی گرد آمده اند توسط خود رئیس جمهوردورساختند تا اورا به چشم امریکا وجامعۀ جهانی نا کام جلوه داده وزمینه را برای لغزانیدن رئیس جمهورازقدرت وجا زدن الترنا تیف دیگرکه قرارمعلوم مخفیا نه مفاهمات وتلاش هائی بین افرا د به ظاهر دوستان رئیس جمهورکرزی جریان دارد ، هنوزهم رئیس جمهورکرزی میتواند با بهترین ، اعتمادی ترین وآگاه ترین دوستان ومشاوران خود مشوره های لازم بعمل آورده برای غلبه برتوطئۀ که علیه خودش با لوسیلۀ دوستان ظاهری اش که درحقیقت تلاش برای کنارگذاشتن اودرانتخابات آتیه دارند راه کارهائی را جستجو نماید ودرمورد این موضوع نیزعمیقاً فکرنماید که چگونه میتواند شخصیت های موثر وبا نفوذی را که ازخود دورنموده است دوباره به خود قرین نماید وپلان های شوم دوستان ظاهری اش را که درباطن با وی دشمنی دارند خنثی نماید . اینهم قابل یاد آوری است که جنرال دوستم پس ازبه قدرت رسیدن مجاهدین نیزدرشمال افغانستان درراه تامین امنیت وحفا ظت جان ومال مردم خدمات فراموش نا شدنی را انجام داده ولایات تحت ادرۀ خودرا ازتخریبات وبمبارد مان دشمنا نش محافظت نموده است ، مردم نجیب وشریف افغانستان بخصوص مرد م ولایات شمال به یاد دارند که درطول تمام جنک های داخلی افغانستان تمام مکاتب ودانشگاه ودانشکده های بلخ فعال بود وحضورگستردۀ دختران دردانشگا ه بلخ وسایر نهاد های آموزشی مثل د ارالمعلمین ها ولیسه ها حتی خارجی ها را که به شمال افغانستان سفرمیکردند به تعجب وامیداشت . اشخاصیکه برای دامن زدن اختلا فا ت وبرترشمردن قومی برقوم دیگر، تلاش کردن برای انحصارقدرت سیاسی ، تلاش برای ماندن دایمی درهژمونی سیاسی جامعه ، مخالفت ها ئی با فرهنگ وزبان دیگران با خصلت کثیف نژاد پرستانه وامثال آن سر وکارداشته باشند باعث نضج عناصرمنفی تشکل دهندۀ شخصیت میگردد که دراین صورت شخصیت منفی دراینگونه افراد بوجود می آید ، شخصیت هائی که دررژیم طالبان بنام های وزیر ، قوماندان وامثال آن درجامعه تبارزنمودند ازهمین قبیل اشخاص دارای شخصیت منفی بودند وآنهائی که ازاین شخصیت های منفی حمایت مینمایند نیزبا ایشان فرق ندارند وهمۀ آنهارا میتوان پشت وروی یک سکه دانست که درصورت قدرتمند شدن هیچ کاری به نفع ملت وکشورانجام نمیدهند ، چنانچه طالبان از1994 تا آخرین ماه 2001برسریر قورت بودند اجام ندادند . آگا هان واقف اند که درجریان مقا بله های سیاسی ونظامی ، رقبا ازکوچکترین روزنه وبروزانگیزۀ بی اتفاقی خودی طرف مقابل بزرگترین استفاد ه را مینمایند ، درزمان تروردگرجنرال عبدالرسول پهلوان مشهوربه رسول پهلوان درسال 1996درمزارشریف ، گفته میشد که جنرال دوستم نسبت مریضی واکمال معا ینات صحی خویش دریکی ازشفا خانه های تا شکینت بستری بود مخالفین جنرال دوستم که این موضوع را بحیث روزنۀ خوبی برای ایجاد اختلاف بین او وبرادران رسول پهلوان (جنرال ملک رئیس ارتباط خارجۀ جنبش ملی وجنرال گل محمد پهلوان قوماندان فرقۀ فیض آباد فاریاب) تلقی نموده برای ایجاد ذهنیت منفی علیه جنرال دوستم وایجاد دوگا نگی درصفوف نیروهای مسلح موجود زیر فرمان او درشمال کشوربه تبلیغات خشم انگیزپرداختند وبا دلسوزی های دروغین برادران رسول پهلوان را علیه جنرال دوستم قرارد ا د ند که درنتیجۀ همین درزاندازی بین آنها پس ازاندک مدتی افسران موظف استخبارات پاکستان که رهبری طالبان را برعهده داشتند با مسالمت ومصلحت اسیرکننده تماس هائی با بردران رسول پهلوان(جنرال ملک وجنرال گل محمد) برقرارنموده بنام حمایت ازایشان با طالبان وارد صحنه گردیدند و پلا ن حملۀ مشترک را با لای موا ضع جنرال دوستم طرح نمودند . مهارت وزیره کی جنرال دوستم دران بود که دران زمان ازمقابله وجنگ با برادران دگرجنرال عبد الرسول پهلوان ومتحدان مغرض آنان که بصورت تاکتیکی درپهلوی برادران رسول پهلوان قرار گرفته بودند دست کشید که هدف شوم این متحدان جدید (طالبان) ایجاد دشمنی کامل با برا ه انداختن قتل وکشتاربزرگان وجوانان اوزبیک ها وتورک تباران هوادارطرفین(جنرال دوستم وبرادران رسول پهلوان) بود ، طالبان زمانی که به حمایت نیروهای مسلح برادران رسول پهلوان به مزارشریف رسیدند بلا فاصله خلاف تعهدات قبلی شان تصمیم گرفتند که جنرال ملک را بنام وزیرخارجه به کابل برده سربازانش را خلع سلاح نمایند وبعد جنرال ملک رانیزدستگیر بکنند اما جنرال ملک بادرک این پلام به خلع سلاح آماده نشده وبگو مگو ها جریان داشت که افراد طالبان به قصد خلع سلاح نمودن غند قومی هزاره های تورک تباررفته بودند که خون آنها به جوش آمد مقاومت ومخالت با طلبان را آغازنمودند که پوزطالبان به خاک مالیده شد . مخالفین جنرال دوستم برای با قدرت نشان دادن طالبان بارها تکرار میکنند که جنرال دوستم ازطالبان گریخت اما این مغرضان نمیخواهند بفهمند که درجنگ همیشه(ترصد ، تعرض ، عقب نشینی) مجازاست چنانچه قوای خارجی درافغانستان زمانی ازولسوالی موسی قلعه عقب نشینی کرد ویا به اصطلاح مخالافان جنرال دوستم ازموسی قلعه گریختند اما پس ازمدتی دوباره آنرا اشغا نمودند ، جنرال دوستم نیز دروهلۀ نخست برای اینکه جوانان تورک تباران ومهاجمین کشته نشوند ازمقابله وجنگ خود را کنارکشید اما پس ازچهارماه دوباره به آسانی به جایگاه وپایگاه خود برگشت . ماهران استخباراتی پاکستان درک میکردند که ازلحاظ تاریخی افراد مسلح تحت فرمان جنرال دوستم ، جنرال ملک ، جنرال گل محمد پهلوان بشمول افراد مسلح تحت فرمان حزب وحدت همه تورک تباراند واین خرابکاران استخباراتی وطالبان تلاش داشتند با عملی ساختن پلان شوم تهاجم نظا می علیه جنرال دوستم این تورک تباران را بجان هم بیاندازندوخصومت عمیق آشتی نشدنی رادربین شاخه های مختلف این اقوام تورک تباران ایجاد نمایند ودرعین حال آنهارا ازمتحدین اصلی تا جیک تباران که تحت فرمان احمد شاه مسعود قوماندان قهرمان آن زمان با طالبان درگیربود جدا بسازند ودیواربلند بی اعتمادی بین ایشان بوجود بیاورند تا با استفاده ازاین حرکات تفرقه افگنانه تخم نفاق ودشمنی را درحدیقۀ قلوب ایشان پاش داده بد بینی ، دشمنی وخصومت رابین آنها دا من بزنند . تورک تباران که درطول تاریخ سده ها وقرون بحیث بومی ها ی اصلی سرزمین خوش آب وهوای باخترزمین که بخدی یا بلخ باستان مرکزفرماندهی ا نها بوده است با تا جیک ها وفارسی زبان ها یکجا زیسته اند ومشترکات فرهنگی ، تاریخی ، منطقوی ،کلتوری وزبانی دارند وازلحاظ سیاسی نیزتورک تباران وفارسی زبان ها یعنی تا جیک ها نسبت دارابودن مشترکات گونا گون درتمام دوره های تاریخی متحد اصلی همد یگر بوده اند . اوراق زرین تاریخ نشان میدهد بعضی افراد ضعیف النفسی که گاهی ازتباران این متحدین سیاسی طبیعی جدا ئی نا پذیر، توسط بعضی ازمغرضان حیله گربدام کشیده شده اند تا با وسیله قرار دادن آنها درزی وفاصله یی بین تورک تباران وفارسی زبانان ایجاد نموده تخم خارقرغنه را برویا نند واین دوقوم بزرگ را که هرکدام ده ها تیره وتبارخاص خودرادارند و درصورت متحد بودن بیش از75% نفوس افغانستان را درمنا طق مسکونی شان تشکیل میدهند ازهم جدابسازند تا به آسانی بتوانند با لای آنها فرمان فرمائی نمایند اما این بدام افتاده گان یقیناً مدتی به نفع دام گذاران ود ام فرش کننده گان حرفه یی نغمه خوانی خواهند نمود اما نسبت غیر مؤثربودن نغمه خوانی ایشان برای گمراه کردن دیگران، سرانجام توسط با داران شان با لگد رانده خواهند شد ویا این بدام افتاده گان بخود آمده با تپ وتلاش فراوان خودرا ازقید اسارت ودام دشمنان قوم وتبارشان نجات خواهند داد وبا آشنا شدن با چهره های پشت ماسک این دام گستران درخدمت قوم وتباروهموطنان خویش قرارخواهند گرفت وچهره ها ی سیاه این نیرنگ بازان را افشا خواهند کرد. سیاست (تفرقه بیا ندازوحکومت کن)که بحیث میراث استعماردرجهان باقی مانده ، هنوز حکام ضعیف دارای اندیشۀ غیرملی درافغانستان بار بار با پیروی ازاین سیاست تلاش کرده ومیکند بین برادران همزبان وهم تبارومتحدین اصلی وطبیعی که علاوه برخصوصیات مشترک ارضی ومنطقوی مشترکات گوناگون دارند تفرقه ایجاد کرده آتش خصومت رامشتعل وبه حرارت جانسوزآن برای خود کلچه بپزند . دامن زدن اختلافات بین نیروهای تحت فرمان جنرال دوستم وجنرال عطا درسال های 2003وپس ازان واکتیف نگهداشتن بعضی ازمخالفین جنرال دوستم بیانگر فعالیت های مخرب سیاسی مغرضانۀ حلقات خاص است که درحقیقت اهداف خاص خودرا تعقیب مینمایند نه دوستی صمیمانه وصا دقانه با جنرال عطا والی بلخ دارند ونه با اکبربای وجنرال ملک ، بلکه ازهمۀ آنها بحیث افزاررسیدن به اهداف سخیف خویش میخواهند سود بجویند وحتی این قماش افراد با رئیس جمهور کرزی نیز وفادار به نظر نمیرسند که شمه یی ازدلایل این عدم وفاداری ایشا ن به رئیس جمهور کرزی دربالا تذکاریافت . دراین آوانی که حکومت حامد کرزی ازطرف مقا مات امریکا ومتحدین آن ضعیف ، نا توان وبی کفایت قلمداد میگردد وارگانهای دولتی بحیث لانه های شیطانی درحیطۀ اختیارافراد مغرض ، منفعت طلب وفساد پیشۀ وابسته به طالبان وگلب الدین ، تروریست های بین المللی قرارگرفته است وبازهای شکاری با نول کج وپنجۀ قلابی اش ازطرف زوزمندان به پرواز درآمده بالای سر هریک ازفرزندان خد متگاراین سرزمین سایه افگنده وتیرحوادث درچلۀ کمان نشانه گیری زه بسته است به نخبگان جامعه ضروراست برای جلوگیری ازگسیختگی شیرازۀ همبستگی ملی وجلو گیری ازتقابل تباه کننده قومی وزبانی وانسداد تبلیغات خشن برای تخریب شخصیت های نا می وبرازند ۀ اقوام وبرای پیدا کردن را ه معقول رفتن بسوی صلح وآرامش ، دست تساند وهمکاری را بهم بدهند ومشکلات عمدۀ ملی رابیدون توصل به خشونت وافراطی گرائی حل نمایند . (والسلام 29/ 2 /2008میلادی)
Geen opmerkingen:
Een reactie posten