zaterdag 15 maart 2008

بمناسبت سالروز شهادی (بابه مزاری) سروده شده است

بمناسبت سالروز شهادی (بابه مزاری) سروده شده است
سرباز آزادی
روانت شاد باد ای افسرای سرباز آزادی
شهید راه خلق ای رهبر ممتازآزادی
نجات ملت مارا بخون خود رقم کردی

به لوح مرقدت ای مرد میدانساز آزادی
بیک پرواز بدفرجام ودر چنگال اهریمن
برنگ سرخ بنوشتی خط پرواز آزادی
زپژواک عدالتخواهیی هر قطرهء خونت
وطن شد عرصهء جولانگهء آواز آزادی
کبوترهای مظلومی که کنج لانه میجستند
زالهام تو اکنون می پرند چون باز آزادی
برای ملت خوبت برای خلق زحمتکش
تویی مبداء وحدت نقطهء آغاز آزادی

نشان درس حریت چرا ازسرو باید جست؟!
تو آگاه ساختی مارا ز رزم وراز آزادی
برفتی وهزاران مرغ دل درسینهء ملت
تپد دربحر غمهای تو ودر آز آزادی
(مزاری) زنده هستی تاکه باشد زنده یک فردی

هزاره در جهان از نعمت ودر ناز آزادی.
2008-03-09
محسن زردادی

سخن بر سر گرامیداشت از سالروز شهادت ابر مرد تاریخ عبدالعلی مزاری است، مردیکه باخون خود درس وفا داری به ملت و مبارزه در راه تأمین حقوق آنرا در قلب خارایین تاریخ حک کرد. مردانه رزمید ، مردانه جانداد ومردانه جاویدان شد.
آری!روز 22 حوت مصادف است با یک چنین حادثهء خونینی در تاریخ ملت هزاره که یکبار دگر بعد از 22 دلو ، صفحات تاریخ این خلق را بخون شهیدانش رنگین ساخت. اکنون که 11 سال مکمل از آنروز میگذرد هنوز هم ملت ما بمرگ رهبر شهید و فقیدش عزا دار است ومراسم سوگواری اش را در سراسر جهان بر پاه میدارد.
شهادت مزاری و یارانش نشان داد که ما ملت هزاره هنوز هم را ه طویل وخطیری را در پیش داریم که به سادگی وسهولت نمیتوان آنرا طی نمود. راهی را که نمیتوان با سخنان زیبا و رنگین با اشک وماتم ، به پیش رفت و راهیکه از فرد فرد ما بخصوص از آنهاییکه در صدر رهبریی ملت ما قرار دارند، تأمل بیشتر، تعقل بیشتر وطرز تفکر نوینی را که بر مبنای حقایق امروزی جامعه ما استوار باشد ، میطلبد. چه در جامعه ایکه هنوزهم در انظار ملت گرایان افراطی و متعصب ، هزاره بودن جرم شمرده میشود، رده بندیهای آن به لایه های اجتماعی به تفکیک منطقه ، مذهب ، راستی و چپی توسط خود هزارها، جرمی است حقیقی ونا بخشودنی که جز تضعیف ملت ، نتیجه دگری را بدنبال ندارد.
بیاد آوریم سخنان زرین( مزاری) را که در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی ، در مقابله با سیل انتقادات قوماندانانش ، در ارتباط با پیشنهاد دوکتور سرابی ، جنرال خدایداد هزاره و.. بمقامات وزارت تجارت ،امنیت ملی و..که گفته بود: "امروز آبروی ملت ما مطرح است، ما نمیتوانیم به آبروی ملت خود بازی کنیم.." مرحبا مزاری!!! .. وباید در نظر داشته باشیم که همیشه ، هروقت وزمان ودر هرجاییکه آبروی ملت ما مطرح باشد همچون رهبر فقید و گرامی حق نداریم با آن بازی نماییم.
صد ها عمل دگر مزاری که آبروی ملت ، حیثیت و شرافت ملت و مردم را فوق منافع شخصی وسازمانی اش ، قرار میداد ، شخصیت مزاری راواقعا منحیث رهبر عمومی ملت هزاره تثبیت مینماید.
جریان صحبت آقای مزاری با مولوی حقانی را شاید همه دیده و شنیده باشند که چگونه مزاری تاکتیکش را بربنیاد اتحاد اقوام وملت های تحت ستم استوار میساخت.
با تأسف باید اعتراف کرد که بعد از گذشت هر سالی از شهادت مزاری ، خلای رهبری ملت هزاره عمیقتر شده میرود و درزهای تصنعی میان اقشار ولایه های اجتماعی ملت هزاره ،که در نتیجهء موضعگیری تیوریسن های حزب وحدت ایجاد میگردد، بیشتر وبزرگتر میگردد. با وجودیکه همه میدانیم که اهداف عمده واساسی تمامی ما همانا خدمت به مردم وخلق زحمتکش ما بوده و راهی را که جهت نیل باین اهداف انتخاب کرده بودیم ازعمق روان و احساس ما نسبت بمردم سرچشمه میگرفته است، بازهم نمیتوانیم دیوارهای کاغذین بی اعتمادی را که دستان راست و چپ مارا ازهم جدا میسازند ، ازبین برداشته وبنا بر سادگی ویا عدم دوراندیشی در جال های بافته و ساخته دیگران بند میمانیم.
دوستان عزیز! دوستی با آقای مزاری بمعنای دوستی و وفا داری به آرمانهای مزاری و تلاش در راه عملی کردن پلانهای است که مزاری طرح میکرده است.صرف درپلهء تقدیس و قدسیت قرار دادن او یا پیشخدمتی کردن در اهداء القاب و عناوین ، نمیتواند روح مزاریی را که آخرین قطرهء خونش را در راه رستگاری مردمش از دست داد راضی بسازد.
فکر میکنم خیلی نا معقول ، نا درست ونا بخردانه خواهد بود که ما ازیک رهبر حقیقی که دارای کارنامه های حقیقی و خدمات شایسته وبرازنده برای مردم وملتش است، یک قهرمان افسانوی بسازیم.
بیایید در ازای عرض ارادت بمقام شامخ شهادت مزاری در پیشگاهش یکبار دگر تعهدنماییم که ما تمام هزاره ها اعم از شیعه ، سنی ، راستی ، چپی ، روشنفکر ، منور ، بیسواد و..را برادر میخوانیم و برادر میدانیم. با هیچکسی کینه وعقده نداریم.
بیایید ازخواب قرنها بیدار گردیده و بازی دشمنان خودراکه مانند همیشه بعد ازیک طوفان خانمانسوز و خانمان برانداز، برای ملت ما یک آرامی نسبی وقبل از طوفان دیگر را آماده میسازند نخوریم.
همیشه بالا کشیدن یک فرد هزاره به عنوان کاتب، مهتر ،تحصیلدار، خزانه دار،ویا درهمین اواخر بمقامات وزارت و یا صدارت و معاونت ریاست جمهوری کفایت کرده است که ما تمامی مظالمی را که درحق ملت هزاره صورت گرفته است فراموش کنیم و سخاوتمندانه از نام ملت خود ، جنایتکاران و قاتلین ملت خودرا بخشیده و حتی در بعضی موارد در پهلوی آنها بیاستیم. بیایید کمی فکر کنیم!
بیایید با در گرامیداشت از تمام شهیدان درهء صوف ، مزار شریف ، یکاولنگ ، چنداول ، افشار وغرب کابل ، شهیدان احزاب وسازمانهای سیاسی ایکه با آرمانهای پاک و والای انسانی در راه نجات و رهایی مردمش از یوغ ستم و استبداد جانهای شیرین شانرا فدا کرده و هزارها شهید گمنام دیگر خود تعهد نماییم که در مقابل منافع مردم و ملت خود مسئولانه عمل کرده و آخرین تلاش را بخرچ خواهیم داد تا با ردیگرحوادث مشابه حوادث فوق تکرار نگردند.
بیایید همه از نام ملت خود بدور یک آیدیای ملی که عبارت از تأسیس دولت خود مختار در سرزمین هزارستان است ، متحد گریدیم. تا باشد که از یکطرف با تعیین مرزها از هجوم مهمانهای ناخوانده نجات یافته و از طرف دیگرمنحیث اتنوس مستقل ،درجهان برسمیت شناخته شده و درصورت تجاوز از مقامات امنیتی سازمان ملل متحد ،درخواست کمک کرده بتوانیم .
صرف درصورت فوق است که ، قتل عام مردم ما، یک عمل جنایت علیه بشریت بحساب آمده و تحت نام و قانون بین اللملی ژینوسید ، در محاکم بین اللملی بررسی خواهد شد.
درخاتمه به امید همانروزیکه تمام ملت های افغانستان جایگاه شایسته خودرا در موزاییک ملت ها اخذ و هرکس با اطمینان کامل بفردا مطابق بکارش اززندگی بهره مند گردد.

و من الله توفیق.
محسن زردادی

Geen opmerkingen:

 
  • بازگشت به صفحه اصلی