donderdag 24 januari 2008

بازهم خنجر جهالت از يك دوست نادان


بنام خدا وند عقل وخرد
باز هم خنجر جها لت از یک دوست نادان
به اقای، ع، زره بین
نویسنده میراحمد لو مانی
من از بعضی دوستان را جع به اقای عا رف زره بین شنیده بودم، اما، خودم کدام مطلب نوشتاری از ایشان را نخوانده بودم، تا اینکه در سایت محترم خاوران مقاله ایشان را که، راجع به جا بجا ئی ملیت هزاره در بعضی نقاط کشورنو شته شده بود، را مشاهده و مطالعه کردم.
مقاله را نی یک بار بلکه چندین دفعه مرور نمودم از وضعیت اشفته و پریشان حال خود ومردم خود و هموطنان خود مکدرو خراب بودم، خراب تر وویران تر گردیدم که،مقاله اقای زره بین نیز خنجر یست که از اعماق جها لت جامعه قبیله ئی سر چشمه گرفته و به شکل مدرن تر و لفافه های زیبا، به ستون فقرات وحدت ملی و همز یستی انسانی جامعه ما وارد میگردد، چرا؟
بر گردیم کمی به عقب ومروری بر تا ریخ که،تجارب تا ریخ محکی است مطمئن و انکار نا پزیر همه انها ئیکه یک مقدار شعور سیاسی درک جامعه شناسی دارند، میدانند که در کشوری همانند افغا نستان در گزشته دو لت وملت وجود نداشته است بلکه مسئله در افغانستان به شکل حاکم ومحکوم بوده است، که حکام به مردم باور واطمنان ندا شته اند ومردم به حا کمین وامیران مستبد وجابر و براساس همین مو ضوع بوده است که شکاف عمیق وو حشتناکی بی اطمنانی در میان توده وامیران دهن باز نموده، بوده است و از همین جاست که در طول تشکیل حا کمیتها در افغا نستان، کمتر امیر ویا حاکم بوده اندکه وا بسته به قدرتهای بیگانه نبوده اند امیران وحکام چون بی کفایت و نا بکار بوده اند و خوب میدا نستند که غاصب وجابر هستند، بنا همیشه از توده بیم وهراس داشته اند ود ر نتجه تکیه گا اصلی شان در داخل کشور ودر امور حکو متی، نی مردم وخبره گان، بلکه قوم قبیله وعشیره شان بوده است اساس لیاقت، استعداد وفن خدمت گزاری در نظر گرفته نشده،در نتجه حا کمیت تنبل،نابکار وعشیره ئی به وجود امده بوده است.
سایر ملیتها همیشه حاشیه نشین بوده اند و مسلما در یک همچنین وضعیتها انقلا بات وشو رش ها به وجود خواهد امد که کاملا حق بجانب میباشند ودر این حالت وظیفه هر دولت و مسئول امور مملکتیست که به خواست واراده ملت ومردم گوش فرا داده وگردن بنهد نی همچون نیا کان عقیده تی اقای ذربین بنام هزاره،کافر،شورشی وووو ازدم تیغ بگذرانند و براساس همین سنگ بناه خام وخائنانه است که سایر اقوام وملیتها کشور را مال خود ندانسته ان، و به همین علت هر قوم وعشیره ئی اگر بنا بر بعضی عوامل داخلی ویا خارجی اگر چند صبا ئی بر اریکه قد رت تکیه زده اند از بانک مرکزی گرفته تا تیر چه برق ودرخت سبز زیتون، تا تمام حسیت ودارائی کشور را به سوی جنوب وجنوبتر به تاراج برده اند.
و اقای زره بین به اصطلاح خود شان این کوریدور را نمی بینند و یا ندیدند ویا شاید خودش نیز دراین ببر ها سهم داشته اند این است که خواطر مبارک شان ازرده نمیگردد وخبر از کوریدور تخیلی سمت غرب میدهد امروز وظیفه هر اندیشمند وانسان وطن دوست جامعه ما است که هرکس به اندازه توان همت ودانش خویش در جهت تحکیم پا یه ها ی وحدت ملی، تفا هم و همدلی در میان اقوام مختلف ساکن در افغانستان جهد و کو شش بنمایند تاریخ اموخت که مردم را فریب دادن، قتل عام کردن، ایجاد وحشت ودر نهابت به پیشنهاد اقای زره بین در قطی کردن ره به جائی نبرده است.
نه تنها ره بجائی نبرده بلکه هیج قوم وملیتی دراین پروسه برنده نبوده است. ملیت پشتون در صده های اخیر ملیت حاکم بوده اند و امروز ملیتی هستند که در مقابل جهالت باقی مانده از قرون اخیر بیشترین قربانی را میپردازند.
اقای زربین!
اگر محصور ماندن ملیت هزاره در بامیان ضامن استقلال کشور تو میباشد پس تا حالا هزارها در بامیان محصور بوده اند وکجاست استقلال کشور اقای زره بین اگر در صورت محصور بودن جامعه هزاره در هزاره جات افغا نستان تبدیل به فلسطین نمیشود، حالا هزاره ها در منا طق خودشان محصور اند پس این همه جنگ،جدال،ترور قاچاق مواد مخدر ونیروی خارجی از کجا است.
اقای زره بین ترا به خدا زره بینت را بردار افغانستان هم اکنون خراب تر وویران تر از فلسطین میبا شد، واین تخم بد بختی است که توسط نیا کان عقیده تی تو کاشته شده است. مردم فلسطین تا حالا حد اقل مشکل قاچاق ننگین مواد مخدر را نداشته اند و برادران مزهبی تو که اقای ارزگانی از انهارا بنام سنی جاهل یاد کرده اند فعلا مشغول به همین کار میباشند.
جها لت در میان تمام انواع بشر میتواند وجود داشته باشد هزاره جاهل، شیعه جاهل و هم چنان معکوس قضیه سنی شریف،انسان وبا وجدان اما اقای ذره بین جها لت هم تباران تو روی تمام جهالتها ی دیگر را سفید کرده است، که حساب ان جدا از حساب سایربرادران اهل سنت جدا میباشد، اقای زره بین خوا هشمندم اب را گل الود تر نسازید وبشتر نمک بر زخمها ی ملت نپا شید که این ملت سخت رنجدیده اند و موضوع شیعه وسنی را وارد این بحث نکنید.
اقا ی زره بین شما عا لمانه دیگران را به کج بحثی متهم نموده اید میخواهم از شما سئوال بنمایم که مقاله شما کدام اساس وریشه ئی دارد، با این گونه پیش بینی ها ئی که مینما ئیدو ادعای عالم بودن میتر سم به اینده ها ی نز دیک ادعای رسالت ووحی نکنید.
استدلال طرح خاور میانه بزرک وکوریدور سمت غرب شما به خواب دیدن بشتر شبا هت دارد، تا یک استدلال،یک خواب هزیان گونه ومریض وار که اگر حقیقت دارد همت کنید وسابت اقای زره بین با کی طرف هستید، مردم دیگر بیدار شده اند دیر جنبیدی، شما کو چک تر ازان هستید که منا فع و مصالح ملی را درک کنید.
طرح استدلالی شما نفاق ملی،جفا ملی و عقب گرد به دوره عبدالرحمن خانیست که، این دیگر امکان نا پزیر میباشد.
اقای زره بین مورخ شهیر و بی بدیل کشور را متهم به جاسوسی مینمایند که، این خود نما یانگر اوج کینه وعداوت ویرا نسبت به ملیت هزاره باز گو مینماید و همچنان عدم حفظ حرمت حریم پاک دانش وخرد را، اگر نی این چنین است اقا زره بین جواب بده.
زره بین محترم تو جاسوس کی هستی، تو برای کی وکیها جاسوسی مینما ئی؟ من مطمئنم که اگر همت کنند و طومار دوسیه خودترا تعقیب کنند، طشت رسوائی خودت از اسمان هفتم فرو خواهد غلطید و از انها ئیکه در مورد فنی اند خوا هشمندم موضوع را پیگری نما یند و طومار یک جنا یت دیگر را ببندند.
اقای زره بین، نیاکان عقیده ئی شما، سالهای سال سر بریدند، میخ برفرق کوبیدند، به دهن توپ بستند ورقص مرده تما شا کردند وتهداب این عمل غیر انسانی توسط پیشکسوتان تو، در این خراب اباد که نامش را افغانستان گزاشته اند، پایه ریزی گردیده است وحال این عقده خونین گاهی توسط یکی وگاهی تو سط دیگری بشکل جنگ وجبهه گیری تبارز میکند وگاهی از نوک قلم ادمهای همانندشما و درست بر اساس همین درد است که در افغانستان با ید تفاهم وهمدلی و همدردی درمیان مردم تفهیم وترغیب بگردد، نی محصور ومحبوس نمودن قوم وقبیله ها ملت عملا باید همدیگر را در کنار یکدیگر هم وطن هم دردو هم سر نوشت احساس بنمایند.
هر تبعه کشور،هر گوشه وکنار این سرزمین را خانه ئی امن وپناهگاهی همچون اغوش مادر، برای خویش احساس بنمایند که، دران صورت با جان ودل به دفاع خواهد نشست وبه هیچ قمتی انرا نخو ا هد فروخت که، دران صورت وحدت ملی به وجود خواهدامد که، دران صورت بلخ و قندهار و با میان و هرات نی،بلکه مادر وطن خواهدبود که تمام فرزندان او سر بر دامان اونهاده وجانرا قربان خوا هند نمود.
اقای زره بین در کجا دنیا کشوری وجود دارد که اتباع ان حق انتخابمسکن را ندشته باشند قانون اساسی کشور در این باره چه میگو ید اقای زره بین به اشتباه رفته اید،اگر زره ئی معرفت و اصول انسانی در وجود شما زنده است با ید معزرت بخواهید ودر پایان نتجه گیری مینما ئم که اعمال خشونت وفشار بالای مردم واقلیتها،عدم تقسیم عادلانه قدرت در میان انسان های با استعداد وخدمت گزار جامعه ازمیان تمام ملیتها، تقسیم نمودن جامعه به دسته های اول دوم و،،،،همه وهمهخیانت و جفا ئی است بر ملت ومردم افغانستان که نتجه اشرا با چشم سر مشا هده مینمائم.
در پروسه خیانت و جفا حاکمیتهای استبدادی گزشته نی تنها ملیتهای دیگر سوخت بلکه ملیت پشتون که ملیت حاکم بوده اندنیز سیه بخت وتباه روز میباشند واین سیه بختی امروز بشترین قربا نی رااز میان جامعه پشتون ما می بلعد و،،،،،،،،،،
وامید که روشنفکران مسئول ومتعهد،دولت مردان، جوانان و اینده گان از تاریخ خونین و پردرد دیروز وامروز ما،بیاموزند تا دیگر در سر زمین ما خونی بنا حق ریخته نشود وانسان وانسانیت جایگا هش را در سر زمین ما پیدا بنماید.
در اخیر از انعده دوستان که این مقاله را مرور منمایند، از اشتباهات چاپی که در این مقاله وجود دارد صمیمانه معزرت میخواهم باور نمائید.


Geen opmerkingen:

 
  • بازگشت به صفحه اصلی