عباس دلجو
سیدنی - آسترالیا 22/7/2008
تجاوزکوچی ها با فرمان و برائت آنان نیز با فرمان
با یورش مسلحانه کوچی های پشتون ، بر هزارستان ، متاسفانه بار دگر تاریخ ظلم و جنایت بر هزاره ها تکرارگردید و این بار پشتیبان این جنایت و تجاوز وحشیانه بر هزاره ها ، نه حکام مستبد فاشیست و قبیله گراهای بیسواد بلکه نئوفاشیستهای مدعی به اصطلاح حقوق بشری ، تئوری پردازان عقلانیت و اصولیت و دموکراسی ، روشنفکر نماهای فکلی ، و سایر دست اندرکاران سیاسی و مذهبی در اداره ریاستی آقای کرزی، است که از یک طرف با پشتیبانی مستقیم و غیر مستقیم ، کوچی های متجاوز را تشویق به تجاوز و جنایت نموده و از طرف دیگر با توطئه سکوت در مقابل این جنایت وارده بر هزاره ها ، که بیشتر ازیک ماه به انیطرف ولسوالی های حصه اول و حصه دوم بهسود و ولسوالی دایمیرداد در آتش سوخته و دهها نفر کشته واسیر، بیش از بیست هزار نفر مردم بی دفاع اواره گردیده و خانه ها و کشتزار های آنان حریق و تخریب شده است ، برخورد نمودند و با خیا ل راحت چنان مهر سکوت برلب زده اند که گویا در اطراف آنان هیچ حادثه ای رخ نداده است تو گوئی تنها رسالت و دلمشغولی آنان ، آرایش الفاظی از قبیل دموکراسی و آزادی و برابری ... در چارچوب دساتیر گرامری و لفاظی های کلی ، آنهم خرمن خرمن حرفهای مفت و آبکی و بی زمینه اجتماعی که هیچ دردی از هزاران درد انبار شده در زمینه زندگی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی مردم مظلوم کشور ما را درمان نکرده اند ، میباشند.
اما آقای کرزی واتنوسنتریست های قبیله گرای تیمش از مسئله عنصر زمان ، زمینه های فکری و روحی مردم و ذهنیت جامعه جهانی غافل بودند و فکر مینمودند که هزاره ها در موقعیتی نیستند که در مقابل این یورش و تهاجم از قبل برنامه ریزی شده ای کوچی های پشتون به دفاع برخیزند ، اگر احیانا تک و توک مقاومت پراگنده ای از جانب مردم صورت گیرد با کمال خشونت و قساوت درهم کوبیده خواهد شد و هیچ دستگاه و ارگان نشراتی و تبلیغاتی نخواهد بود که حجم جنایت و آدم کشی کوچی ها و میزان مقاومت و دفاع مشروع و مظلومیت هزاره ها را به نمایش گذاشته و ذهن جهانیان را از عمق این فاجعه و نسل کشی قومی ، آگاه سازند . زمانیکه دیدند هزاره ها در سنگر مقاومت و دفاع از حیثیت و جان و مال شان ، علیرغم نبود امکانات تسلیحاتی و مالی ، با چنگ و دندان ، متحدانه و قهرمانانه به دفاع برخاسته اند و از طرفی دیگر نیروهای سیاسی و فکری جامعه هزاره در داخل و خارج افغانستان ، اعتراض و تنفر شان را از اعمال تجاوزکارانه کوچی ها بر هزارستان به گوش جامعه جهانی رسانیدند و دولت آقای کرزی و تیم تمامیت خواه او را عامل تداوم این جنایت و نسل کشی قلمداد نمودند . اینجا بود که آقای کرزی و حلقات فاشیست دور و برش که آتش بیار این معرکه بودند فهمیدند که در دامی که خود گسترده بودند ، افتاده اند بناء با دستپاچگی فرمان پنج ماده ای را جهت برائت دادن کوچی های متجاوز زیر نام به اصطلاح حل قضیه کوچی ها و هزاره ها ، صادر نمود.
اما جا دارد که امروز از آقای کرزی و دار و دسته حاکمیتش پرسیده شود که آقای کرزی ! کوچی ها با کدام مجوز قانونی به هزارستان حمله نموده و ملکیت و اموال شخصی مردم را تصاحب نموده اند در حالیکه "ملکيت از تعرض مصون است .هيچ شخص از کسب ملکيت و تصرف در آن منع نمي شود، مگر در حدود احکام قانون .ملکيت هيچ شخص ، بدون حکم قانون و فيصله محکمه با صلاحيت مصادره نمي شود"{1}. اما تعجب اینجا است که شما و مسئولین امنیتی کشور که مسئول تامین امنیت و حفظ جان و مال و ملکیت اتباع کشور میباشید ، متاسفانه هیچگونه اقدام موثر در راستای حل این معضله نه نموده اید بلکه با سهل انگاری شما و کمک مستقیم حلقا تی در درون حاکمیت و دوستان پیرامون تان، هر روز این تجاوز رنگ قومی ، گروهی و فرقه ای گرفته و در دراز مدت هزارستان را که تا کنون آشیانه صلح و امنیت است را با خطر جنگ و خونریزی ، مواجه ساخته اید .
آقای رئیس جمهور ! اینجا جنایاتی بوقوع پیوسته و انسانهای بیگناهی در مسلخ خواسته های تجاوز گرانه کوچی های پشتون ، جان شان را از دست داده اند ، با این فرامین شاهانه شما ، جنایتکاران جنگی و مهاجمان به حریم شخصی مردم نه تنها محکوم به جزای اعمال تجاوز کارانه شان نشده اند بلکه آن مهاجمان و جنایتکاران را یک طرف قضیه دانسته و حتی برای آنان خواهان جبران خسارت نیز گردیده اید:"هيأت، خسارات ناشي از حادثات اخير را به شمول خسارات متوقع ناشي از عدم دسترسي به علفچرها و کوچيدن قبل از فرارسيدن موسم معينه، بهصورت دقيق تثبيت نموده و زمينهء برگشت بيجا شدگان دهنشين ولسواليهاي بهسود و دايميرداد را بهطور مناسب به خانههاي شان فراهم نمايند"{2}. یا للعجب ! این چگونه دیده درآئی است ؟ مگر آقای کرزی قانون کشورش را نمیداند ؟"زندگي موهبت الهي و حق طبيعي انسان است . هيچ شخص بدون مجوز قانوني ازاين حق محروم نمي گردد "{3}. زیرا حق زندگی از جمله حقوق اولیه بشر است که رعایت آن در تداوم زندگی اجتماعی انسانها از اهمیت والائی برخوردار میباشد و به همین مناسبت ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این امر تاکید ورزیده است : " هر فرد حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد " و در قرآن کریم باصراحت این مطلب چنین بیان شده است "من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا "{4}(هر که انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد چنان است که گویی همه انسانها را کشته) . اما برخلاف صراحت این ماده و نص صریح قرآنکریم ، کوچی های پشتون بر مناطق هزاره ها ، با سلاح سبک و سنگین یورش برده و هر جنبنده ای ، اعم از زن و مرد و پیر و جوان و کودک و حتی حیوانات را قتل عام نموده و اموال مردم را به غارت برده و خانه و کاشانه شان را به آتش کشیده اند که این اعمال جنایتکارانه کوچی ها نه تنها قتل نفس ، که از مصادیق عریان "ژنوساید" و نسل کشی سازمان یافته نیز محسوب میگردد که ماده دوم قطعنامه شماره ۱۸۶ مورخ ۱۱ دسامبر ۴۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام داشته :" در این قرارداد مفهوم كلمه ژنوساید، یكی از اعمال مشروح زیر است كه به نیت نابودی تمام یا قسمتی از گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی صورت می گیرد:
1 قتل اعضای گروه.
۲ صدمه شدید نسبت به سلامت جسمی یا روحی افراد آن گروه.
۳ قراردادن عمدی گروه در معرض وضعیت زندگانی نامناسبی كه منتهی به زوال و نابودی قوای جسمی، كلی یا جزیی آن شود.
۴ اقداماتی كه به منظور جلوگیری از توالد و تناسل آن گروه صورت گیرد.
۵ انتقال اجباری اطفال آن گروه به گروه دیگر.
ماده سوم: اعمال زیر مشمول مجازات خواهد شد:
۱ ژنوساید كشتار دسته جمعی
۲ تبانی به منظور ارتكاب ژنوساید
۳ تحریك مستقیم برای ارتكاب ژنوساید
۴ شروع به عمل كشتار جمعی
۵ شركت در جرم كشتار جمعی
ماده چهارم: اشخاصی كه مرتكب ژنوساید یا اعمال مشروحه در ماده سوم شوند، اعم از اینكه اعضای حكومت یا مستخدمین دولت یا اشخاص عادی باشند، مجازات خواهند شد". با توجه به فکتور های بالا ، آقای کرزی به اصطلاح رئیس جمهور افغانستان ، نه تنها هیچ اقدام عملی در راستای محکومیت مجرمین جنگی و متجاوزین به حقوق انسانی هزاره ها نه نموده اند بلکه با صدور فرمانی ، نیروهای دولتی را موظف به حفظ و حراست ، جنایتکاران و مجرمین جنگی ، ساخته اند:"اردوي ملي و پوليس ملي، مؤظف اند امنيت کوچيها را در مسير بازگشت شان به موقعيتهاي خزاني و زمستاني، بهصورت جدي تأمين نمايند"{5}.
،
از ویژگیهای جامعه مدنی ، حاکمیت قانون برتمام شئون زندگی است با توجه به اصل حکومت قانون بر جرم گیریم کوچی ها دعاوی حقوقی داشته باشند ، طبق آراء حقوقدانان و روشنی قانون اساسی ، با مراجعه به مراجع قانونی زیربط ، بدون ایجاد نا امنی و متوسل شدن به زور و تجاوز و خشونت ، باید به حل منازعات ذات البینی بپردازند نه اینکه خود مدعی ، قاضی و مجری گردیده و با سلاح دست داشته شان خانه ها ، زمینها و املاک مردم را به زور تصاحب نمایند در حالیکه:"مسکن شخص از تعرض مصون است .هيچ شخص ، به شمول دولت ، نمي تواند بدون اجازه ساکن يا قرار محکمه با صلاحيت و به غير از حالات و طرزى که در قانون تصريح شده است ، به مسکن شخص داخل شود يا آن را تفتيش نمايد"{6}. از آنجائیکه تجاوز به حریم دیگران و کشتن و زدن و چور و چپاول و وادار به کوچ اجباری ( که یکی از مظاهر بارز جنایت علیه بشریت محسوب میگردد) از مصادیق اصلی جرم و جنایت به حساب میایند ، بعد ازینکه کوچی های مسلح بازور سرنیزه و کشتار و چور و چپاول ، در مدت بیشتر از یک ماه ، کشتند و سوختند و بردند ، آقای کرزی که رئیس قوه اجرائیه کشور هستند نه تنها عاملین و مرتکبین اعمال جرمی را طبق حکم قانون جزاء ، محکوم نمی نمایند بلکه با چشم پوشی از جنایات گذشته کوچی ها ، فرمان صادر مینماید:" اردوي ملي و پوليس ملي، به هيچ فرد اجازه ندهد تا خواستهها و مطالبشان را با توسل به اسلحه، حل و فصل نمايند"{7} .
کجایند متولیان پرمدعای دین خدا !! آنانیکه خدا و قیامت و بهشت و جهنم و حقوق اسلامی و ارزشهای دینی را شعار میدادند ؟ آیا در قاموس دینی آنان ، هزاره های مسلمان ، که بناحق کشته میشوند ، مورد تجاوز قرار میگیرند ، اموال و احشام شان به یغما برده میشوند و از خانه و کاشانه شان به زور رانده میگردند ، جائی ندارند ؟ پس تکلیف شرعی این به اصطلاح علمای دینی در قبال این احادیث پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین ، چیست ؟؟ " من اصبح و لا یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم " (کسی که بامداد برخیزد بی آنکه به فکر سر و سامان دادن به کارهای مسلمانان باشد، مسلمان نیست و کسی که فریاد "مسلمانان به دادم برسید" را از کسی بشنود و اجابت نکند مسلمان نیست)
"المومنون فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل الجسد اذا اشتکی تداعی له سائره بالسهر و الحمی "(مومنان در نیکی کردن و مهربانی و دلسوزی نسبت به یکدیگر همچون تن واحدند که اگر جایی از آن دردمند شود، سایر اعضا در بیداری و تب و سوز آن همدردی می کنند).
« كونا لظالم خصما و للمظلوم عونا » يعني : « همواره خصم و دشمن ظالم باشيد و ياور مظلوم .
"فطوبی للعلماء بالفعل و ویل للعلماء بالقول"(خوشا به حال علما اهل عمل و وای بر علمای اهل سخن).
1- فصل دوم - ماده چهلم قانون اساسی افغانستانَ
2- فرمان آقای کرزی مورد حل منازعه ميان کوچي ها و ساکنين ولسوالي هاي بهسود و دايميرداد
3- فصل دوم - ماده بيست و سوم قانون اساسی افغانستان
4- سوره مائده، آیه 32
5- فرمان آقای کرزی مورد حل منازعه ميان کوچي ها و ساکنين ولسوالي هاي بهسود و دايميرداد
6- فصل دوم - ماده سي و هشتم قانون اساسی افغانستان
7- فرمان آقای کرزی مورد حل منازعه ميان کوچي ها و ساکنين ولسوالي هاي بهسود و دايميرداد
Geen opmerkingen:
Een reactie posten