zaterdag 26 juli 2008

بنیاد فارسی زبانان مشرقی (کنر، لغمان و جلال آباد

تهیه کننده و راپورتاژ: بنیاد فارسی زبانان مشرقی (کنر، لغمان و جلال آباد)
به یقین هستند کسانی در داخل دستگاه بی بی سی که به حیثیت و اتوریته بی بی سی و دولت بریتانیا صدمات بزرگی را وارد مینمایند.
به تاریخ 29 تیر 1387 مصادف به 19 جولای 2008 سایت فارسی بی بی سی مضمونی را تحت عنوان کنفرانس جوانان به اصطلاح افغان در بریتانیا به نشر رساند که اکثر تحلیل گران و دانشمندان این عمل بی بی سی را توهین به فرهنگ دیگران و خلاف تمام ارزش های انسانی و پایمال کردن حقوق بشر تلقی میکنند.
فارسی زبانان متمدن و بیچاره که در محوطئه جغرافیوی فعلی به اصطلاح افغانستان کنونی زندگی مینمایند در این جنگهای طولانی خیلی زیاد هوشیار شدند وآگاهی کامل حاصل کردند که بالای سرنوشت شان بی رحمانه معامله ها صورت گرفته است. هویت اصلی شان فسخ گردیده و فرهنگ شان مورد تمسخر قرار گرفته که متاسفانه این تهاجمات و توهین ها به هویت و فرهنگ فارسی زبانان از طرف حلقات استفاده جو هنوز هم ادامه دارد.
به همگان آشکار است که پیراهن و تنبان و چادری که بالای زنان و مردان محروم و مظلوم فارس و ترکتباران تحمیل گردیده است مستقیمآ دست خاندان مستبد پشتون ها (افغان ها ) به همکاری کشور های خارجی شامل است و تحت رهنمایی کشور های بیگانه که این کشور ها خود را به اصطلاح مدافع دموکراسی و حقوق بشر حساب میکنند وارد کشور ما گردیده است.
ما فارسی زبانان بیشتر از دشمنان داخلی نا راضی هستم که آنها مسول بربادی مملکت و قتل ملیون ها انسان هستند و همیش به دول بیگانه ها می رقصند. و ظلمی که در عقل انسان خطور نمیکند بالای مردمان فارسی زبان و ترکتباران روا دیدند.
لباس و چادری پاکستانی که فرهنگ اصیل پاکستان میباشد چطور لباس پاکستانی و پنجابی لباس فارس و فارسی زبان و یا ترک تبار شده میتواند. چطور فرهنگ پاکستانی و پنجابی فرهنگ فارس و فارسی زبان و ترکتبار شده میتواند. چطور فارس و فارسی زبان یا ترکتبار یک افغان شده میتواند. که این همه از خود فلسفه جداگانه دارد.
در مورد تنبان و چادری باید گفت که حتی مردمان اصل پاکستان 100 سال پیش از این لباس ها وداع نمودند و اگر هنوز هم در تن انسان ها مشاهده میگردد آنهم در مناطق قبایل پاکستان یعنی مناطق پشتون تبار نشین استفاده میشود.
سابقه پیراهن ، تنبان و چادری
این لباس های مزخرف توسط خاندان ابدالی ها و درانی ها بخصوص در دوره نادرشاه غدار و آدمکش پدر ظاهر شاه فرهنگ ستیز و مستبد بالای مردم ما به زور و چانه تحمیل گردید. که میتوان گفت این لباس ها یکی از عوامل جنگ ، خونریزی ، عقب مانی و خشونت های فراوان در کشور میباشد.
مردمان ایران ، تاجکستان ، ترکیه و افغانستان باهم برادر و خواهر اند
آنعده هموطنان ما که به ایران ، تاجکستان و یا ترکیه سفر کرده باشند حتمآ مشاهده کردند که سطح دانش و سواد در آنجا به عالی ترین مقام رسیده است. شعور اجتماعی مردمان ایران و تاجکستان نسبت به تمام کشور های اسلامی در جهان بالا تر است. به همین لحاظ است که حق جای خود را آهسته آهسته میگیرد و فاصله های مصنوعی و تحمیلی بین این مردمان فارسی زبان روز به روز از بین میرود. شما بیبینید که مردمان با فرهنگ و همزبان ما در ایران و تاجکستان و ترکیه از جوالی تا پادشاه لباس های با ادب و مدرن و به مود زمان را به تن میکنند در حالیکه پوشیدن لباس کرزی به معنی این است که کسی نیکر یا نکتایی را با تنبان بپوشد.
زبان فارسی در زبان های خارجی
آنهاییکه عقل ، خرد و شعور دارند ادبیات و تاریخ را میفهمند و واقیعت بین هستند ، میدانند که اکثر واژه ها در زبان های انگلیسی، فرانسوی، روسی، جرمنی و عربی از زبان زیبای فارسی بوده و زبان فارسی قدامت هزاران سال دارد که به زبان محبت، صلح ، آشتی ، عشق و تمدن مشهور است و جایگاه آن هزاران سال دیگر در جهان باقی خواهد ماند.
ظلم پشتون ها (افغان ها) بالای زنان فارسی زبان و ترکتباران
قبیله اگر دانش و درک داشته باشند باید بفهمند که در فرهنگ فارس زن از مقام ویژه یی برخوردار است که این را اشعاررابعه بلخی به ثبوت رسانده است اما همی قبیله بود که زن را در جامعه ما به حیوان تبدیل نمودند. لباسی را که بالای زنان ما تحمیل کردند
نه لباس انسانی است ، نه اسلامی و نه فارسی. ما مشاهده نمودیم که حتی زنان مسلمان جهان هنگامیکه به خانه خداوند جهت ادای حج میروند این لباس های مزخرف پاکستانی نه در تن زنان مسلمان و نه در تن مردان مسلمان و نه در تن زنان امروزی پاکستان دیده میشود پس سوال در این جاست که این لباس های مزخرف را به کدام دلیل بالای مادران و خواهران من و تو تحمیل نمودند و زنان ما را مشابه حیوان ساختند. فلهذا از خداوند متعال می خواهیم که هر چه زود تر ما فارسی زبانان را از کهنه فکران قبیلوی جدا سازد. و آنهاییکه مردم ما را سوختاندند خداوند به عذاب خویش گرفتار نماید.
کنفرانس لندن
در مورد کنفرانس لندن باید گفت که این کنفرانس لطمه بزرگی را به حیثیت و دامن پاک فارسی زبانان جهان وارد نمود که جبران آن را مسول سازمانده کنفرانس و اداره بی بی سی باید بپردازد. جای جالب این بود که مقام هایی ارگان های دولتی بریتانیا نیز در این کنفرانس کهنه فکران و فرهنگ ستیزان عقب گرا حضور داشتند.
رقصی به اصطلاح (اتن ملی) توسط جوانان، از دیگر بخش های کنفرانس کهنه فکران بود که این هم مغایر ارزش های دموکراسی و حقوق بشر تلقی میگردد چون رقص اتن تنها به یک قبیله یعنی پشتون(افغان) ارتباط دارد و نه به تمام ملیت های ساکن در سرزمین اویستای ها.
نمایش مد لباس های تحمیلی پاکستانی که از طریق بی بی سی نشر شد به یقین هستند کسانی در داخل دستگاه بی بی سی که به حیثیت و اتوریته بی بی سی و دولت بریتانیا صدمات بزرگی را وارد مینمایند.
در خاتمه عمل ضد انسانی و ضد فرهنگی آقای میوند و حامیانش را محکوم نموده و از بارگاه لایزال آزادی ملت خویش را از زیر فرهنگ ستیزان و فاشیستان داخلی تمنا میدارم.
مردمان فارسی زبان لغمان، کنر و جلال آباد که اکثریت را در این شهر ها تشکیل میدهند مانند سایر فارسی زبانان کشور رنج های فراوان را از دست افغان ملتی ها متقبل گردیدند و امیدوارند تا به کمک الهی جایگاه و مقام چندین صد سال خویش را دوباره بدست آورند و از این نام افغان و افغانیت که به جز شرمندگی و سر خمی چیزی دیگر ندارد نجات یابند.
تهیه کننده و راپورتاژ: بنیاد فارسی زبانان مشرقی (کنر، لغمان و جلال آباد)
شهر مهترلام
2 مرداد 1387


woensdag 23 juli 2008

نامه سرگشاده هزاره های آسترالیائی

َنامه سرگشاده هزاره های آسترالیائی
عنوانی
جلالتماب بان کی مون ! منشی عمومی سازمان ملل متحد
عالی جناب !
ما احترامانه توجه شما را به زجر و شکنجه جامعه هزاره افغانستان جلب میکنیم .جامعه ای که با توجه به وابستگی نژادی و مذهبی اش در طول بیشتر از دوصد سال رنج های بی حساب از قتل عام و کشتار و نسل کشی ، تحمل نموده و در گذشته نه چندان دور ، زجر و شکنجه و آزار و اذیت طالبان بی رحم و جنایتکار را که علاقه شدیدی به کشتار و نسل کشی هزاره ها، داشتند را پشت سر گذاشته اند.
هزاره ها بعد از کنفرانس بن و تدویر لویه جرگه و تسوید قانون اساسی و برگذاری انتخابات و ایجاد پارلمان در افغانستان، قاعده جدید بازی دموکراتیک را که جزء آمال و آرزوهای دیرینه شان بودند ، گردن نهاده و با حضور قوی و چشمگیر در امر ایجاد خانه مشترک و آباد برای همه افغانستانی ها، صادقانه تلاش ورزیدند و انتظار داشتند حاکمیتی دموکراتیک با قاعده وسیع سیاسی و برخواسته از متن اراده تمامی مردم افغانستان ، به وجود آمده و این حکومت با پشتیبانی جدی نهاد های بین المللی و کشور های کمک کننده ، نه تنها صلح و امنیت را در کشور بلا دیده شان پاسداری نمایند بلکه در راستای آبادانی و توسعه پایدار، فراگیر و متوازن ، ایجاد جامعه مدنی ، تثبیت مناسبات دموکراسی و تعلیم همگانی و رایگان جهت رشد و ارتقای سطح فرهنگی و ایجاد فرصتهای مساویانه و مناسب برای همه ، بدون تبعیض از دل و جان ، مایه بگذارند.
از آنجائیکه هزاره ها در طول بیشتر از دونیم قرن در زیر بار سنگین تبعیض نژادی ، فرقه ای و ستم ملی ، رنج برده و نسل کشیها ، زندانها ، شکنجه شدنها و آوارگیها را با گوشت و پوست و خون شان به تجربه نشسته بودند بناء تحول پیش آمده از کنفرانس بن را به فال نیک گرفته ، علما و منطقا به این نتیجه رسیده بودند که در سایه صلح و امنیت پایدار و استقرار حاکمیت دموکراتیک است که هزاره ها زمینه تنفس پیدا نموده و از حقوق غصب شده سیاسی ، مذهبی و اجتماعی شان برخوردار میگردند . درست به همین دلایل بود که هزاره ها با پروسه دایاگ همکاری نموده و سلاح های دست داشته شانرا قبل از همه تسلیم نمودند و با حضور گسترده و پرشور شان در پروسه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان ، از تحکیم مناسبات دموکراتیک ، استقبال کردند و علیرغم فقر و خشکسالی و قحطی نه تنها هزاره ها از کشت تریاک جلوگیری بعمل آوردند بلکه در قسمت تامین امنیت و تثبیت حاکمیت دولت بر همه مناطق هزارستان ، با نیروهای امنیتی دولت نوپا و قوتهای ایساف ، همکاری همه جانبه نیز نمودند و به همین لحاظ از آن تاریخ تا کنون مناطق هزارستان جزء امن ترین مناطق افغانستان به حساب می آیند .
اما تجاوز هر ساله پشتونهای کوچی به مناطق هزارستان که منجر به کشتار بیرحمانه هزاره ها و بیخانمانی هزاران خانوار هزاره و به آتش کشیده شدن صد ها منازل مسکونی و ویرانی ده ها قریه ،گردیده نه تنها تداوم تجاوز و مظالم تاریخی پشتونهای کوچی بر هزاره ها را در اذهان تداعی مینماید بلکه هر سال ابعاد خطرناک و تازه ای بخود میگیرد ، طالبان شرور و تروریستهای بین المللی ، جهت نا امن ساختن مناطق هزارستان، پیشقراول کوچیهای متجاوز گردیده و با سلاح های سبک و سنگین بر مناطق مسکونی مردم امنیت طلب و صلح خواه هزاره ، یورش برده و ضمن کشتن و بیجا نمودن و آواره ساختن آنان ، نه تنها تخم عداوت و کینه قومی را پاشیده و بر استخوان شکنی ملی تداوم میبخشند که با نا امن ساختن و افروختن آتش جنگ درین مناطق ،حاکمیت دولت را در هزارستان که بخش وسیعی از کشور را احتوا نموده ، نیز زیر سوال میبرند .
اما تعجب اینجا است که آقای رئیس جمهور و مسئولین امنیتی کشور که مسئول تامین امنیت و حفظ جان اتباع کشور میباشند ، متاسفانه هیچگونه اقدام موثر در راستای حل این معضله نه مینمایند بلکه با سهل انگاری آقای کرزی و کمک غیر مستقیم حلقاتی در درون حاکمیت و دوستان پیرامون رئیس جمهور، هر روز این تجاوز رنگ قومی ، گروهی و فرقه ای گرفته و در دراز مدت هزارستان را که تا کنون آشیانه صلح و امنیت است را با خطر جنگ و خونریزی ، مواجه میسازند .
ما هزاره های آسترالیا ضمن پشتیبانی از مردم مظلوم و رنج کشیده هزاره و استقرار صلح و امنیت پایدار در کشور، اعمال تجاوز کارانه کوچی ها بر هزارستان مخصوصا درمناطق بهسود ، دایکندی و ناهور که منجر به کشته و زخمی شدن و کوچ اجباری مردم بیدفاع بومی گردیده است را محکوم مینمائیم و از سازمان ملل ، سازمان حقوق بشر ، مجامع و نهاد های صلح دوست ، جوامع مدنی و نهادهای زیربط کشورهای کمک کننده افغانستان میخواهیم که نگذارند کوچی های پشتون ، مردم هزاره را وادار به کوچ اجباری ( که یکی از مظاهر بارز جنایت علیه بشریت محسوب میگردد) بنمایند و در شرایط کنونی بخاطر حفظ صلح و امنیت و ریشه کن نمودن تروریزم بین المللی و طا لبان جنایتکار ، از هزاره ها که بازوی قوی این نهاد های صلح طلب در راستای تامین امنیت ، تحکیم مناسبات دموکراسی ، نابودی جنگ افروزان و تروریستهای بین المللی میباشند ، در مقابل این تهاجم دفاع نموده و بر آقای کرزی و تیم تمامیت خواه و قبیله گرایش فشار بیاورند تا مسئله کوچی ها را در پرتو روشنائی ماده 14 قانون اساسی (اسکان دائمی ) حل نمایند . با اسکان دائمی کوچی ها نه تنها صلح و امنیت را پاسداری نموده و از جنگ و خونریزی جلوگیری بعمل بیاورند بلکه با اسکان کوچی ها ، آنان و فرزندان شان را با مظاهر شهرنشینی و تمدن و علم و فرهنگ آشنا ساخته و به شهروندان خوب و بافرهنگ مبدل سازند .
کاپی به :
صدراعظم آسترالیا آقای کیوین راد
وزارت خارجه آسترالیا
وزارت دفاع آسترالیا
نمایندگی های سازمان ملل در شهر های سیدنی ، میلبورن ، ادیلاید و بریزبن آسترالیا
نمایندگیهای سازمان حقوق بشر در شهر های آسترالیا
سفارت افغانستان در آسترالیا

تجاوزکوچی ها با فرمان و برائت آنان نیز با فرمان


عباس دلجو
سیدنی - آسترالیا 22/7/2008

تجاوزکوچی ها با فرمان و برائت آنان نیز با فرمان

با یورش مسلحانه کوچی های پشتون ، بر هزارستان ، متاسفانه بار دگر تاریخ ظلم و جنایت بر هزاره ها تکرارگردید و این بار پشتیبان این جنایت و تجاوز وحشیانه بر هزاره ها ، نه حکام مستبد فاشیست و قبیله گراهای بیسواد بلکه نئوفاشیستهای مدعی به اصطلاح حقوق بشری ، تئوری پردازان عقلانیت و اصولیت و دموکراسی ، روشنفکر نماهای فکلی ، و سایر دست اندرکاران سیاسی و مذهبی در اداره ریاستی آقای کرزی، است که از یک طرف با پشتیبانی مستقیم و غیر مستقیم ، کوچی های متجاوز را تشویق به تجاوز و جنایت نموده و از طرف دیگر با توطئه سکوت در مقابل این جنایت وارده بر هزاره ها ، که بیشتر ازیک ماه به انیطرف ولسوالی های حصه اول و حصه دوم بهسود و ولسوالی دایمیرداد در آتش سوخته و دهها نفر کشته واسیر، بیش از بیست هزار نفر مردم بی دفاع اواره گردیده و خانه ها و کشتزار های آنان حریق و تخریب شده است ، برخورد نمودند و با خیا ل راحت چنان مهر سکوت برلب زده اند که گویا در اطراف آنان هیچ حادثه ای رخ نداده است تو گوئی تنها رسالت و دلمشغولی آنان ، آرایش الفاظی از قبیل دموکراسی و آزادی و برابری ... در چارچوب دساتیر گرامری و لفاظی های کلی ، آنهم خرمن خرمن حرفهای مفت و آبکی و بی زمینه اجتماعی که هیچ دردی از هزاران درد انبار شده در زمینه زندگی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی مردم مظلوم کشور ما را درمان نکرده اند ، میباشند.

اما آقای کرزی واتنوسنتریست های قبیله گرای تیمش از مسئله عنصر زمان ، زمینه های فکری و روحی مردم و ذهنیت جامعه جهانی غافل بودند و فکر مینمودند که هزاره ها در موقعیتی نیستند که در مقابل این یورش و تهاجم از قبل برنامه ریزی شده ای کوچی های پشتون به دفاع برخیزند ، اگر احیانا تک و توک مقاومت پراگنده ای از جانب مردم صورت گیرد با کمال خشونت و قساوت درهم کوبیده خواهد شد و هیچ دستگاه و ارگان نشراتی و تبلیغاتی نخواهد بود که حجم جنایت و آدم کشی کوچی ها و میزان مقاومت و دفاع مشروع و مظلومیت هزاره ها را به نمایش گذاشته و ذهن جهانیان را از عمق این فاجعه و نسل کشی قومی ، آگاه سازند . زمانیکه دیدند هزاره ها در سنگر مقاومت و دفاع از حیثیت و جان و مال شان ، علیرغم نبود امکانات تسلیحاتی و مالی ، با چنگ و دندان ، متحدانه و قهرمانانه به دفاع برخاسته اند و از طرفی دیگر نیروهای سیاسی و فکری جامعه هزاره در داخل و خارج افغانستان ، اعتراض و تنفر شان را از اعمال تجاوزکارانه کوچی ها بر هزارستان به گوش جامعه جهانی رسانیدند و دولت آقای کرزی و تیم تمامیت خواه او را عامل تداوم این جنایت و نسل کشی قلمداد نمودند . اینجا بود که آقای کرزی و حلقات فاشیست دور و برش که آتش بیار این معرکه بودند فهمیدند که در دامی که خود گسترده بودند ، افتاده اند بناء با دستپاچگی فرمان پنج ماده ای را جهت برائت دادن کوچی های متجاوز زیر نام به اصطلاح حل قضیه کوچی ها و هزاره ها ، صادر نمود.

اما جا دارد که امروز از آقای کرزی و دار و دسته حاکمیتش پرسیده شود که آقای کرزی ! کوچی ها با کدام مجوز قانونی به هزارستان حمله نموده و ملکیت و اموال شخصی مردم را تصاحب نموده اند در حالیکه "ملکيت از تعرض مصون است .هيچ شخص از کسب ملکيت و تصرف در آن منع نمي شود، مگر در حدود احکام قانون .ملکيت هيچ شخص ، بدون حکم قانون و فيصله محکمه با صلاحيت مصادره نمي شود"{1}. اما تعجب اینجا است که شما و مسئولین امنیتی کشور که مسئول تامین امنیت و حفظ جان و مال و ملکیت اتباع کشور میباشید ، متاسفانه هیچگونه اقدام موثر در راستای حل این معضله نه نموده اید بلکه با سهل انگاری شما و کمک مستقیم حلقا تی در درون حاکمیت و دوستان پیرامون تان، هر روز این تجاوز رنگ قومی ، گروهی و فرقه ای گرفته و در دراز مدت هزارستان را که تا کنون آشیانه صلح و امنیت است را با خطر جنگ و خونریزی ، مواجه ساخته اید .

آقای رئیس جمهور ! اینجا جنایاتی بوقوع پیوسته و انسانهای بیگناهی در مسلخ خواسته های تجاوز گرانه کوچی های پشتون ، جان شان را از دست داده اند ، با این فرامین شاهانه شما ، جنایتکاران جنگی و مهاجمان به حریم شخصی مردم نه تنها محکوم به جزای اعمال تجاوز کارانه شان نشده اند بلکه آن مهاجمان و جنایتکاران را یک طرف قضیه دانسته و حتی برای آنان خواهان جبران خسارت نیز گردیده اید:"هيأت، خسارات ناشي از حادثات اخير را به شمول خسارات متوقع ناشي از عدم دسترسي به علفچرها و کوچيدن قبل از فرارسيدن موسم معينه، به‌صورت دقيق تثبيت نموده و زمينهء برگشت بيجا شدگان ده‌نشين ولسوالي‌هاي بهسود و دايميرداد را به‌طور مناسب به‌ خانه‌هاي شان فراهم نمايند"{2}. یا للعجب ! این چگونه دیده درآئی است ؟ مگر آقای کرزی قانون کشورش را نمیداند ؟"زندگي موهبت الهي و حق طبيعي انسان است . هيچ شخص بدون مجوز قانوني ازاين حق محروم نمي گردد "{3}. زیرا حق زندگی از جمله حقوق اولیه بشر است که رعایت آن در تداوم زندگی اجتماعی انسانها از اهمیت والائی برخوردار میباشد و به همین مناسبت ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این امر تاکید ورزیده است : " هر فرد حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد " و در قرآن کریم باصراحت این مطلب چنین بیان شده است "من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا "{4}(هر که انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد چنان است که گویی همه انسانها را کشته) . اما برخلاف صراحت این ماده و نص صریح قرآنکریم ، کوچی های پشتون بر مناطق هزاره ها ، با سلاح سبک و سنگین یورش برده و هر جنبنده ای ، اعم از زن و مرد و پیر و جوان و کودک و حتی حیوانات را قتل عام نموده و اموال مردم را به غارت برده و خانه و کاشانه شان را به آتش کشیده اند که این اعمال جنایتکارانه کوچی ها نه تنها قتل نفس ، که از مصادیق عریان "ژنوساید" و نسل کشی سازمان یافته نیز محسوب میگردد که ماده دوم قطعنامه شماره ۱۸۶ مورخ ۱۱ دسامبر ۴۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام داشته :" در این قرارداد مفهوم كلمه ژنوساید، یكی از اعمال مشروح زیر است كه به نیت نابودی تمام یا قسمتی از گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی صورت می گیرد:
1 قتل اعضای گروه.
۲ صدمه شدید نسبت به سلامت جسمی یا روحی افراد آن گروه.
۳ قراردادن عمدی گروه در معرض وضعیت زندگانی نامناسبی كه منتهی به زوال و نابودی قوای جسمی، كلی یا جزیی آن شود.
۴ اقداماتی كه به منظور جلوگیری از توالد و تناسل آن گروه صورت گیرد.
۵ انتقال اجباری اطفال آن گروه به گروه دیگر.
ماده سوم: اعمال زیر مشمول مجازات خواهد شد:
۱ ژنوساید كشتار دسته جمعی
۲ تبانی به منظور ارتكاب ژنوساید
۳ تحریك مستقیم برای ارتكاب ژنوساید
۴ شروع به عمل كشتار جمعی
۵ شركت در جرم كشتار جمعی
ماده چهارم: اشخاصی كه مرتكب ژنوساید یا اعمال مشروحه در ماده سوم شوند، اعم از اینكه اعضای حكومت یا مستخدمین دولت یا اشخاص عادی باشند، مجازات خواهند شد". با توجه به فکتور های بالا ، آقای کرزی به اصطلاح رئیس جمهور افغانستان ، نه تنها هیچ اقدام عملی در راستای محکومیت مجرمین جنگی و متجاوزین به حقوق انسانی هزاره ها نه نموده اند بلکه با صدور فرمانی ، نیروهای دولتی را موظف به حفظ و حراست ، جنایتکاران و مجرمین جنگی ، ساخته اند:"اردوي ملي و پوليس ملي، مؤظف اند امنيت کوچي‌ها را در مسير بازگشت ‌شان به موقعيت‌هاي خزاني و زمستاني، به‌صورت جدي تأمين نمايند"{5}.
،
از ویژگیهای جامعه مدنی ، حاکمیت قانون برتمام شئون زندگی است با توجه به اصل حکومت قانون بر جرم گیریم کوچی ها دعاوی حقوقی داشته باشند ، طبق آراء حقوقدانان و روشنی قانون اساسی ، با مراجعه به مراجع قانونی زیربط ، بدون ایجاد نا امنی و متوسل شدن به زور و تجاوز و خشونت ، باید به حل منازعات ذات البینی بپردازند نه اینکه خود مدعی ، قاضی و مجری گردیده و با سلاح دست داشته شان خانه ها ، زمینها و املاک مردم را به زور تصاحب نمایند در حالیکه:"مسکن شخص از تعرض مصون است .هيچ شخص ، به شمول دولت ، نمي تواند بدون اجازه ساکن يا قرار محکمه با صلاحيت و به غير از حالات و طرزى که در قانون تصريح شده است ، به مسکن شخص داخل شود يا آن را تفتيش نمايد"{6}. از آنجائیکه تجاوز به حریم دیگران و کشتن و زدن و چور و چپاول و وادار به کوچ اجباری ( که یکی از مظاهر بارز جنایت علیه بشریت محسوب میگردد) از مصادیق اصلی جرم و جنایت به حساب میایند ، بعد ازینکه کوچی های مسلح بازور سرنیزه و کشتار و چور و چپاول ، در مدت بیشتر از یک ماه ، کشتند و سوختند و بردند ، آقای کرزی که رئیس قوه اجرائیه کشور هستند نه تنها عاملین و مرتکبین اعمال جرمی را طبق حکم قانون جزاء ، محکوم نمی نمایند بلکه با چشم پوشی از جنایات گذشته کوچی ها ، فرمان صادر مینماید:" اردوي ملي و پوليس ملي، به هيچ فرد اجازه ندهد تا خواسته‌ها و مطالب‌شان را با توسل به اسلحه، حل و فصل نمايند"{7} .

کجایند متولیان پرمدعای دین خدا !! آنانیکه خدا و قیامت و بهشت و جهنم و حقوق اسلامی و ارزشهای دینی را شعار میدادند ؟ آیا در قاموس دینی آنان ، هزاره های مسلمان ، که بناحق کشته میشوند ، مورد تجاوز قرار میگیرند ، اموال و احشام شان به یغما برده میشوند و از خانه و کاشانه شان به زور رانده میگردند ، جائی ندارند ؟ پس تکلیف شرعی این به اصطلاح علمای دینی در قبال این احادیث پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین ، چیست ؟؟ " من اصبح و لا یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم " (کسی که بامداد برخیزد بی آنکه به فکر سر و سامان دادن به کارهای مسلمانان باشد، مسلمان نیست و کسی که فریاد "مسلمانان به دادم برسید" را از کسی بشنود و اجابت نکند مسلمان نیست)
"المومنون فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل الجسد اذا اشتکی تداعی له سائره بالسهر و الحمی "(مومنان در نیکی کردن و مهربانی و دلسوزی نسبت به یکدیگر همچون تن واحدند که اگر جایی از آن دردمند شود، سایر اعضا در بیداری و تب و سوز آن همدردی می کنند).
« كونا لظالم خصما و للمظلوم عونا » يعني : « همواره خصم و دشمن ظالم باشيد و ياور مظلوم .
"فطوبی للعلماء بالفعل و ویل للعلماء بالقول"(خوشا به حال علما اهل عمل و وای بر علمای اهل سخن).

1- فصل دوم - ماده چهلم قانون اساسی افغانستانَ
2- فرمان آقای کرزی مورد حل منازعه ميان کوچي ها و ساکنين ولسوالي هاي بهسود و دايميرداد
3- فصل دوم - ماده بيست و سوم قانون اساسی افغانستان
4- سوره مائده، آیه 32
5- فرمان آقای کرزی مورد حل منازعه ميان کوچي ها و ساکنين ولسوالي هاي بهسود و دايميرداد
6- فصل دوم - ماده سي و هشتم قانون اساسی افغانستان
7- فرمان آقای کرزی مورد حل منازعه ميان کوچي ها و ساکنين ولسوالي هاي بهسود و دايميرداد

 
  • بازگشت به صفحه اصلی